۱۳۸۷ دی ۲, دوشنبه

بازهم بیا

بازهم به خواب من بیا. تو خواب بخشیدمت (بخشیده­امت). خیلی وقته که بخشیدمت. تو بیداری نه. بین ما همه چی تموم شد. تو کوزه رو شکستی، آب رو ریختی و دیگه نشد جمعش کرد. ولی دلم برات تنگ شده. بازم به خواب من بیا. همینجوری که بی­هوا، بی­دعوت می­آی، خوبه. خواب خوبه، خیلی خوب. بند زمان پاره می­شه، مرزها و فاصله­ها بی­معنی می­شن و تو به من نزدیک می­شی مثل اون وقتها پاک و بی­ریا.

۶ نظر:

Unknown گفت...

سلام شبنم عزیزم. خوشحالم که دوباره شروع به نوشتن کردی. یه چیزی برام جالب بود. با این که کسی اینجا نظر نذاشته ولی تو به نوشتن ادامه دادی. یعنی اینکه تو واقعا برای خودت می نویسی. می دونی بعضیها می نویسند ولی نه برای خودشون بلکه برای دیگران این باعث می شه که نتونند بی ریا بنویسند.
امیدوارم هر جا که باشی و هر سنی که داشته باشی بازم بنویسی چون مطمئنا وبلاگت در اینده برای ما هم یادآور خاطرات زیادی خواهد بود.

Unknown گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
Unknown گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
Unknown گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
negar گفت...

salam shbanm juna.khubi? webloge jadid mobarake! omidvaram to masiri ke entekhab kardi etefaghate khubi vase to va hamsare mehrabunet biofte va lahze lahze zendegit hamrah ba shadi o salamati bashe! kheili khoshhalam ke 2bare minevisi:)

برادر گفت...

salam
akhe cheraa aadam baayad ye jaayi weblog dorost kone ke nazar dadan tush sakht baashe
do se baar umadam khastam nazar bedam be gole parya khanum tanbali nazaasht
be hameye matalebet injaa nazar midam
harfe avval:omidvaaram morure neveshtehaat ghabl az khatme masiret baashe
khube ke hame chi be kaame imodvaaram hamishe hame chi be kaamet baashe
bazi vagtaa adam be chizaayi aadat mikone vali khodesh khabar nadaare,masalan hamin asabaaniiate to,in aadate tarkesh sakhte!!!!
khaab didi kheire