۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

دیروز اولین روز دانشگاه بود. از اونجایی که من همیشه باید دیر برسم، 1 بار هم که به موقع رفتم، از شانس من ساب وی ، مشکل دار شد و 20 دقیقه دیر رسیدم سر ارینتیشن. کلاسها هم بلافاصله شروع شدن. سر کلاس نشستن بعد از چند سال کار کردن خیلی کیف داره. آدم تازه قدر درس رو میفهمه. بزرگترین خوبی اش هم اینه که خودت رییس خودتی و هر گلی زدی به سر خودت زدی.
1 چیزی که همین روز اول دستگیرم شد، اینه که با دانشگاه رفتن، نه تنها هیچ پیشرفتی که در زبانم حاصل نمیشه، بلکه فارسی ام کلی تقویت میشه. چون اولا استادهامون همه یا هندی اند یا چینی، دوم اینکه همین روز اولی با 5، 6 تا ایرانی دوست شدم و...
تعداد افراد رشته ما حدود 80 نفر بود! خیلی بیشتر از انتظارم. که از این تعداد کمتر از 10 تامون دختر بودیم. بیشتر افراد هم یا هندی یا چینی بودن، 1 سری عرب، 1 تعداد ایرانی، تعداد انگشت شماری هم سفید و بور که هنوز نمیتونم بگم کجایی هستن.
دیگه اینکه امروز 4 امین سالگرد ازدواج ماست و از همینجا از تبریکات صمیمانه دوستان عزیزم تشکر میکنم که تلفن زدن، ایمیل زدن و ... خلاصه به یاد ما بودن.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

negar
tabrik migam salgarde ezdevajetun ro azizam, ishalla ke salhaye sal ba khubi o khoshi kenare ham zendegi konid

ناشناس گفت...

برادر
هر چند برادرا كلا اين روزو تبريك نميگن ولي من "تبريك ميگم"

ناشناس گفت...

سلام عروس خانم گل. خوبی؟ منم تبریک میگم. شاد باشید.
مریم

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیزم
هم سالگرد ازدواجتون و هم شروع دانشگاه مبارک. براتون کلی آرزوهای خوب دارم. قربانت.
مهر